En zor İngilizce kelimeleri öğrenmek

سخت ترین کلمات انگلیسی برای املا و تلفظ

فهرست مطالب

30 ژانویه 2024  |  ۱۰ دقیقه زمان برای خواندن

 

زبان انگلیسی دارای تنوع شگفت انگیزی از کلمات فریبنده است. آیا تا به حال هنگام مرور کتاب های درسی یا گشت و گذار در اینترنت با سخت ترین کلمات انگلیسی مواجه شده اید؟  آیا برای شما هم این کلمات جالب هستند اما املا و تلفظ آنها مشکل است؟

اگر در زبان انگلیسی مبتدی هستید، با برخی از لغات انگلیسی که تعداد کمی از زبان آموزان سطح متوسط و پیشرفته آن را می شناسند، آنقدر آشنا نیستید. بسیاری از سخت ترین کلمات انگلیسی در فرهنگ لغت وجود دارد که ما گاهی اوقات از وجود آنها اطلاعی نداریم. از آنجایی که آنها برای ما جدید هستند، آنها را در یادگیری زبان خود آنها را مانند “جانوران ناشناخته” می دانیم. این کلمات موجودات مرموزی هستند که زبان ها را به هم می ریزند و ذهن ما را آزار می دهند.

آیا شما یک دانش‌آموز رقابتی هستید که می خواهید کلمات پیشرفته تری را بیاموزید و از آنها استفاده کنید؟ آیا شما زبان‌آموزی هستید که برای امتحان بین المللی زبان انگلیسی مانند IELTS یا TOEIC آماده می شوید؟ آیا در مورد سخت ترین کلمات انگلیسی در فرهنگ لغت کنجکاو هستید؟ نگران نباشید، ما آنها را به شما آموزش خواهیم داد.

در این مقاله، سخت‌ترین کلمات انگلیسی برای املا، تلفظ و حتی معانی آنها را بررسی می‌کنیم. ما همچنین جملات نمونه را برای درک بهتر شما قرار می دهیم. آماده باشید تا ما آنها را به شما معرفی کنیم.

سخت ترین کلمات انگلیسی برای املا و تلفظ


در این بخش، شما در شرف خواندن برخی از سخت ترین کلمات انگلیسی هستید که در صورت ناآشنا بودن املا و تلفظ آنها دشوار است. تعاریف این کلمات از دیکشنری کمبریج گرفته شده و به آنها ارجاع داده شده است.


کلمه

تلفظ


نقش

  

معنی

مثال
Aqueous

US  /ˈeɪ.kwi.əs/
UK  /ˈeɪ.kwi.əs/

صفتدر شیمی به معنای ساخته شده با آب یا حاوی آب است.The chemists have been trying to mix aqueous chemicals in their experiments.
AitchUS  /eɪtʃ/
UK  /eɪtʃ/
اسماین حرف «h» است که به صورت کلمه نوشته شود.Some students cannot write the letter aitch correctly in their dictations.
AnachronismUS  /əˈnæk.rə.nɪ.zəm/
UK  /əˈnæk.rə.nɪ.zəm/
اسمچیزی که متعلق به گذشته یا دوره ای از تاریخ است.The movie received multiple awards for setting the plot in an era filled with anachronisms.
AnesthetistUS  /əˈnes.θə.t̬ɪst/
UK  /əˈniːs.θə.tɪst/
اسمفردی که برای بیهوشی به بیماران آموزش دیده است. یک متخصص بیهوشیI was worried that the new anesthetist would fail to inject the anesthesia into my dad.
ArcaneUS  /ɑːrˈkeɪn/
UK  /ɑːˈkeɪn/
صفتشخص یا چیز مرموزی که فقط تعداد کمی از مردم درباره آن می دانندThe nun who came out of the convent seems arcane.
BeguileUS  /bɪˈɡaɪl/
UK  /bɪˈɡaɪl/
فعلجذب یا متقاعد کردن کسی برای فریب دادن دیگرانScammers beguile innocent people.
BrambleUS  /ˈbræm.bəl/
UK  /ˈbræm.bəl/
اسمبوته ای وحشی با خارBe careful in the forest; there are brambles out there.
ByzantineUS  /ˈbɪz.ən.tiːn/ /bɪˈzæn.taɪn/
UK  /bɪˈzæn.taɪn/ /ˈbɪz.ən.tiːn/
صفتپیچیده و درک آن دشوار استMany people react to the new byzantine government mandate.
CharcuterieUS  /ʃɑːrˈkuː.t̬ər.i/
UK  /ʃɑːˈkuː.tər.i/
اسم■ گوشت سردی که نگهداری می شود یا پخته می شود
■ فروشگاهی که گوشت سرد کنسرو شده یا پخته شده می فروشد
■ My friend likes to order a charcuterie.
■ The new charcuterie near our house has a lot of customers.
ChauvinismUS  /ˈʃoʊ.və.nɪ.zəm/
UK  /ˈʃəʊ.vɪ.nɪ.zəm/
اسماعتقاد قوی به اینکه کشور یا نژاد شما بهترین استChauvinism does not have a positive result to international relations.
ChiaroscuroUS  /kiˌɑːr.əˈskjʊr.oʊ/
UK  /kiˌɑː.rəˈskʊə.rəʊ/
اسماستفاده از مناطق نور و تاریکی در یک نقاشیLeonardo Da Vinci is one of the famous painters who used chiaroscuro in his artworks.
ConsanguineousUS  /ˌkɑːn.sæŋˈɡwɪn.i.əs/
UK  /ˌkɒn.sæŋˈɡwɪn.i.əs/
صفتافرادی که با روابط خونی به هم مرتبط هستندConsanguineous marriages are acceptable in some cultures.
CurmudgeonUS  /kɚˈmʌdʒ.ən/
UK  /kəˈmʌdʒ.ən/
اسمشخص مسنی که همیشه بد خلق استThe young lady took care of her old curmudgeon for more than a decade.
DebauchUS  /dɪˈbɑːtʃ/
UK  /dɪˈbɔːtʃ/
فعلاز بین بردن چیزی که دیگر برای استفاده ارزشی ندارد یا دیگر خوب نیستMy dad debauched our tree house because it was already old.
DemagogueUS  /ˈdem.ə.ɡɑːɡ/
UK  /ˈdem.ə.ɡɒɡ/
اسمشخصی، به ویژه یک سیاستمدار، که حمایت مردم را با احساسات به جای کلمات یا عقاید اخلاقی درست به دست می آورد.The rich demagogue did not win in the elections for the second time around.
DiaphanousUS  /daɪˈæf.ən.əs/
UK  /daɪˈæf.ən.əs/
صفتماده ای مانند پارچه که به قدری نازک است که می توان آن طرف آن را دیدShe wore a diaphanous robe during the pageant.
DiatribeUS  /ˈdaɪ.ə.traɪb/
UK  /ˈdaɪ.ə.traɪb/
اسملحن گفتار عصبانی که از کسی یا چیزی انتقاد می کندThe radio announcer was killed because he made a diatribe during his program.
EmollientUS  /ɪˈmɑː.li.ənt/
UK  /ɪˈmɒl.i.ənt/
■ اسم
■ صفت
■ کرمی که پوست خشک یا دردناک را درمان می کند تا درد کمتری داشته باشد
■ به درمان پوست خشک و دردناک کمک می کند
■ Please buy me an emollient at the pharmacy.
■ The emollient cream that I put in my dry skin was effective.
EquanimityUS  /ˌek.wəˈnɪm.ə.t̬i/
UK  /ˌek.wəˈnɪm.ə.ti/
اسموضعیت روانی آرام با وجود قرار گرفتن در شرایط دشوارMy mom is still struggling for equanimity after my dad’s passing.
FatuousUS  /ˈfætʃ.u.əs/
UK  /ˈfætʃ.u.əs/
صفتکاری که بدون تفکر دقیق انجام می شودMake sure you’re not going to do such a fatuous thing.
Faux pasUS  /ˌfoʊ ˈpɑː/
UK  /ˌfəʊ ˈpɑː/
اسمرفتاری که مودبانه نیست و باعث خجالت می شود.The serious faux pas that he made inside the mall caused great depression in the young woman.
FoliageUS  /ˈfoʊ.li.ɪdʒ/
UK  /ˈfəʊ.li.ɪdʒ/
اسمبرگ های یک گیاه یا درختI like seeing the foliage of my mom’s flowers in the garden.
GaffeUS  /ɡæf/
UK  /ɡæf/
اسمیک اشتباه اجتماعی بی ادبانه که باعث خجالت می شود.The woman was tormented when she heard about the gaffe that the other woman did to her.
GarrulousUS  /ˈɡer.əl.əs/
UK  /ˈɡær.əl.əs/
صفتعادت به صحبت زیاد در مورد چیزهای بی اهمیتA garrulous woman sometimes loses friends.
GrandiloquentUS  /ɡrænˈdɪl.ə.kwənt/
UK  /ɡrænˈdɪl.ə.kwənt/
صفتسبک یا روشی برای استفاده از زبان که برای جلب توجه مردم به ویژه برای مهم کردن چیزی پیچیده استMy father didn’t like the grandiloquent speech of the mayor so he went out of the gymnasium.
HegemonyUS /hɪˈdʒem.ə.ni/ /ˈhedʒ.ə.moʊ.ni/
UK  /hɪˈɡem.ə.ni/ /hɪˈdʒem.ə.ni/ /ˈheɡ.ɪ.mə.ni/ /ˈhedʒ.ɪ.mə.ni/
اسمدر سیاست، موقعیتی است که قوی ترین قدرت را در اختیار دارد و می تواند دیگران را کنترل کندHegemony is common in some Korean Drama plots.
HeresyUS  /ˈher.ə.si/
UK  /ˈher.ə.si/
اسمعقیده یا اعتقادی که مخالف عقیده یا عقیده رسمی است. در کلیسا یا دینMany members of the cult did not want heresy within their community.
IconoclastUS  /aɪˈkɑː.nə.klæst/
UK  /aɪˈkɒn.ə.klæst/
اسمفردی که به شدت با عقاید و سنت های عمومی مخالف استSometimes, I want to be an iconoclast.
IgnominiousUS  /ˌɪɡ.nəˈmɪn.i.əs/
UK  /ˌɪɡ.nəˈmɪn.i.əs/
صفترفتار یا رویدادی که به دلیل شکست باعث شرمساری می شودThe ignominious behavior of the CEO’s son caused a decline in the company’s stocks.
ImpedimentaUS  /ɪmˌped.ɪˈmen.tə/
UK  /ɪmˌped.ɪˈmen.tə/
اسماشیاء یا چیزهایی که حمل آنها در یک رویداد یا فعالیت سخت یا دشوار استMy colleagues were worried that their impedimenta would be left at the office because there is no available truck.
InchoateUS  /ɪnˈkoʊ.eɪt/
UK  /ɪnˈkəʊ.eɪt/
صفتبه طور کامل شکل نگرفته یا توسعه نیافته استMy friend had a miscarriage because of an inchoate fetus inside her womb.
IndefatigableUS  /ˌɪn.dɪˈfæt̬.ɪ.ɡə.bəl/
UK  /ˌɪn.dɪˈfæt.ɪ.ɡə.bəl/
صفتنمی تواند شکست را بپذیرد؛ همیشه پرانرژی است و احساس خستگی نمی کندWorking too much cannot guarantee an indefatigable feeling.
InvectiveUS  /ɪnˈvek.tɪv/
UK  /ɪnˈvek.tɪv/
اسمانتقاد بی ادبانه یا تحقیر آمیزOur president is an invective but he stands strong.
labyrinthineUS  /ˌlæb.əˈrɪn.θaɪn/
UK  /ˌlæb.əˈrɪn.θaɪn/
صفتتوصیف چیزی که دارای بخش های زیادی است و گیج کننده استThe human body is labyrinthine.
LackadaisicalUS  /ˌlæk.əˈdeɪ.zɪ.kəl/
UK  /ˌlæk.əˈdeɪ.zɪ.kəl/
صفتفاقد شور و شوق و تلاشThe trainees look lackadaisical on their 10th day of training.
LicentiousUS  /laɪˈsen.ʃəs/
UK  /laɪˈsen.ʃəs/
صفترفتار جنسی یک فرد که از نظر اجتماعی غیرقابل قبول استThere is a law for licentious acts in my country.
MaelstromUS  /ˈmeɪl.strəm/
UK  /ˈmeɪl.strɒm/
اسموضعیتی که در آن خشونت، مشاجره و تخریب وجود داردPeople in some parts of the world were shocked because of the sudden maelstrom in Israel.
MartinetUS  /ˌmɑːr.t̬ənˈet/
UK  /ˌmɑː.tɪˈnet/
اسمکسی که اصرار دارد قوانین و دستورات را حتی در موقیت غیرضروری رعایت کندOne of the reasons why some employees resign is because of the martinet in the administration.
MinusculeUS  /ˈmɪn.ə.skjuːl/
UK  /ˈmɪn.ə.skjuːl/
صفتبسیار کوچکI was very impressed with the minuscule miniatures in the exhibit.
MisogynistUS  /mɪˈsɑː.dʒən.ɪst/
UK  /mɪˈsɒdʒ.ən.ɪst/
اسممردی که از زنان متنفر است و معتقد است که آنها بهتر از زنان هستندHe is a misogynist who does not deserve an appreciation.
NoisomeUS  /ˈnɔɪ.səm/
UK  /ˈnɔɪ.səm/
صفتبسیار ناخوشایند و توهین آمیزYour noisome words affected my sister’s mental health.
NonplussedUS  /ˌnɑːnˈplʌst/
UK  /ˌnɒnˈplʌst/
صفتشخصی که شوکه شده، متعجب است و نمی داند چگونه واکنش نشان دهدHer fiance proposed to her and she was nonplussed.
ObdurateUS  /ˈɑːb.dʊr.ɪt/
UK  /ˈɒb.dʒə.rət/
صفتتوصیف شخصی که بدون توجه به آنچه مردم می گویند یا توصیه می کنند، نظر خود را تغییر نمی دهدShe knew she wouldn’t win the pageant but she was so obdurate.
PejorativeUS  /pɪˈdʒɔːr.ə.t̬ɪv/
UK  /pɪˈdʒɒr.ə.tɪv/
صفتنشان دادن اینکه چیزی خوب یا مهم نیستDon’t give me pejorative suggestions; I need a more concrete one.
PeremptoryUS  /pəˈremp.tɚ.i/
UK  /pəˈremp.tər.i/
صفتانتظار اطاعت فوری، یا اطاعت بدون توضیحThe little boy’s mom was peremptory to him at the wedding.
PhlegmaticUS  /fleɡˈmæt̬.ɪk/
UK  /fleɡˈmæt.ɪk/
صفتبه راحتی در مورد چیزی هیجان زده نمی شود؛ داشتن احساسات کمترA phlegmatic friend is boring to be with.
PilloryUS  /ˈpɪl.ɚ.i/
UK  /ˈpɪl.ər.i/
فعلاز کسی به شدت در ملاء عام انتقاد کردنIt is not good to see a homeless man being pilloried in the streets.
PrevaricateUS  /prɪˈver.ə.keɪt/
UK  /prɪˈvær.ɪ.keɪt/
فعلاجتناب از گفتن حقیقت یا گفتن آنچه در ذهن شماستI know you are prevaricating about the incident, but take note this is not tolerable.
PuerileUS  /ˈpjuː.ɚ.ɪl/
UK  /ˈpjʊə.raɪl/
صفترفتار احمقانه، نه مانند یک بزرگسالBitNa’s role in the movie is to be puerile at all times.
PuissantUS  /ˈpwiː.sɑ̃t / /ˈpjuː.ɪ.sənt/
UK  /ˈpwiː.sɑ̃t / /ˈpjuː.ɪ.sənt/
صفتبسیار قوی، قدرتمند و موثرA good government needs a puissant leader.
PulchritudinousUS  /ˌpʌl.krəˈtuː.dən.əs/
UK  /ˌpʌl.krɪˈtʃuː.dɪ.nəs/
صفتزیباI think Angelina Jolie is pulchritudinous; she’s drop-dead gorgeous.
QuicheUS  /kiːʃ/
UK  /kiːʃ/
اسمیک کیسه شیرینی باز، پر از مخلوط تخم مرغ، خامه و سایر غذاهای خوش طعم (شیرین نیستند) که پخته می شود و گرم یا سرد مصرف می شود.The strawberry quiche in my favorite cake shop is affordable.
QuislingUS  /ˈkwɪz.lɪŋ/
UK  /ˈkwɪz.lɪŋ/
اسمکسی که به دشمنی که کنترل کشورش را در دست گرفته کمک می کندSome quislings were considered traitors by the government.
QuixoticUS  /kwɪkˈsɑː.t̬ɪk/
UK  /kwɪkˈsɒt.ɪk/
صفتاهداف یا ایده های تحسین برانگیزی دارند اما عملی نیستندThe plaintiff thought that his lawyer was quite quixotic.
RendezvousUS  /ˈrɑːn.deɪ.vuː/
UK  /ˈrɒn.deɪ.vuː/
اسم مکانی که مردم اغلب با هماهنگی در آنجا گرد هم می آیند. ترتیبی برای ملاقاتI need a secret rendezvous to unwind and relax.
RestaurateurUS  /ˌres.tɚ.əˈtɝː/
UK  /ˌres.tər.əˈtɜːr/
اسمشخصی که صاحب و مدیر یک رستوران استMy fiance is a famous restaurateur in the country.
SanguineUS  /ˈsæŋ.ɡwɪn/
UK  /ˈsæŋ.ɡwɪn/
صفتمثبت و امید به چیزهای خوب برای شخصیت یک نفرHer grandmother always had sanguine thoughts about her condition.
SchadenfreudeUS  /ˈʃɑː.dənˌfrɔɪ.də/
UK  /ˈʃɑː.dənˌfrɔɪ.də/
اسماحساس لذت از بدبختی کسیThis schadenfreude in me is inevitable.
SurfeitUS  /ˈsɝː.fɪt/
UK  /ˈsɜː.fɪt/
اسممقداری که خیلی زیاد است یا بیشتر از نیاز استThe charity for children received a surfeit of money from the donors.
SurreptitiousUS  /ˌsɝː.əpˈtɪʃ.əs/
UK  /ˌsʌr.əpˈtɪʃ.əs/
صفتمخفیانه بدون اینکه کسی بداند انجام شده استThe thief has surreptitious techniques in stealing the diamonds from the jewelry store.
SybariteUS  /ˈsɪb.ə.raɪt/
UK  /ˈsɪb.ər.aɪt/
اسمکسی که عاشق چیزهای لوکس یا گران قیمت استBeing sybarite does not determine someone’s success in life.
TruculentUS  /ˈtrʌk.jə.lənt/
UK  /ˈtrʌk.jə.lənt/
صفتشخصی که خوشنود نیست و دوست دارد زیاد بحث کندOur neighbor’s son is truculent; it’s annoying.
UbiquitousUS  /juːˈbɪk.wə.t̬əs/
UK  /juːˈbɪk.wɪ.təs/
صفتچیزی که همه جا دیده می شودWe went to a place where bags of trash are ubiquitous.
VicissitudesUS  /vɪˈsɪs.ə.tuːdz/
UK  /vɪˈsɪs.ɪ.tʃuːdz/
اسمتغییراتی که در زمان‌های مختلف زندگی فرد اتفاق می‌افتد و معمولاً منجر به اتفاق بدتری می‌شودThe death of a family member and the break-up are just vicissitudes of a person’s life.
ZephyrUS  /ˈzef.ɚ/
UK  /ˈzef.ər/
اسمیک باد ملایمI could feel the zephyr that entered my small window last night.

آیا توانستید در حین خواندن این کلمات ذهن خود را به چالش بکشید؟ البته هر نبردی برای یادگیری یک کلمه دشوار موفقیت آمیز نخواهد بود شما فقط باید اعتماد به نفس داشته باشید و این کلمات را به خاطر بسپارید. کار می تواند مهارت های واژگان پیشرفته شما را بهبود بخشد. به یاد داشته باشید، سخت ترین کلمات انگلیس اغلب با ارزش ترین هستند

طولانی ترین کلمات انگلیسی

آیا می دانستید برخی از کلمات در زبان انگلیسی بیش از ۱۰ حرف دارند؟ قطعا! تصور کنید یک مقاله با تعداد محدودی از کلمات بنویسید، و باید از طولانی ترین کلمات انگلیسی استفاده کنید. حیرت آور نیست؟

در این قسمت ۵ تا از طولانی ترین واژه های انگلیسی که ذهن شما را به هم می ریزد را فهرست کرده ایم. آنها را در این قسمت بررسی کنید:

  • Antidisestablishmentarianism – مخالف این ایده که نباید بین ملت و کلیسا رابطه وجود داشته باشد.
  • Floccinaucinihilipilification – عمل تخمین زدن اهمیت و ارزش چیزی.
  • Hippopotomonstrosesquippedaliophobia – این به معنای ترس از کلمات طولانی است.
  • Pneumonoultramicroscopicsilicovolcanoconiosis –این طولانی ترین کلمه در زبان انگلیسی است و برای یک بیماری شدید ریوی نامگذاری شده است.
  • Supercalifragilisticexpialidocious – فوق العاده خوب

املا و تلفظ طولانی ترین و سخت ترین کلمات انگلیسی واقعاً دشوار است. شما نمی توانید املای یک کلمه را در یک نگاه به راحتی حفظ کنید یا با یک بار گفتن آن را به درستی تلفظ کنید. تلاش و تمرین زیادی می خواهد.

توجه کنید که زبان انگلیسی همیشه پویا است. پیوسته در حال تکامل است. هر روز کلمات جدیدی به اصطلاحات انگلیسی اضافه می شود. بنابراین، دفعه بعد که با برخی از سخت ترین کلمات انگلیسی روبرو شدید، نترسید یا خجالت نکشید. با کنجکاوی و قاطعیت به آن نزدیک شوید.

چگونه سخت ترین کلمات انگلیسی را به راحتی حفظ کنیم

برای غلبه بر سخت ترین کلمات انگلیسی لزومی ندارد که از طریق فرهنگ لغت آن را به عنوان یک کلمه حفظ کنید. یادگیری سخت ترین کلمات انگلیسی سرگرم کننده و چالش برانگیز است. برای یادگیری آنها می توانید از خلاقیت خود کمک بگیرید.

  1. کلمه را سه بار بخوانید.
  2. کلمه را بنویسید تا بتوانید به راحتی حروف را به خاطر بسپارید.
  3. کلمه ای را که نوشته اید با نگاه نکردن به آن تصور کنید.
  4. برای بررسی تلفظ خود را ضبط کنید و به صدا در فرهنگ لغت گوش دهید.
  5. برای درک بهتر، مترادف ها را بنویسید (در صورت وجود).
  6. نوشتن جملات را تمرین کنید. در صورت امکان از ابزار بررسی گرامری استفاده کنید.
  7. کلمه را در بانک واژگان خود ذخیره کنید.
  8. هر روز آن را بخوانید.
  9. تلفظ کلمه را تمرین کنید.
  10. از خودت امتحان بگیر
超長英文單字
超長英文單字

سخن آخر

یادگیری سخت ترین کلمات انگلیسی مانند فتح سخت ترین نبرد در سفر یادگیری زبان ما است. ممکن است جستجویی دلهره آور به نظر برسد، اما ما را به کشف خود و درک زبانی سوق می دهد. وقتی با سخت ترین کلمات انگلیسی آشنا شویم قدردان زبان انگلیسی خواهیم بود.

حالا واقعاً چه کلمه ای در این مقاله توجه شما را جلب کرد؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید

ممکن است این مقالات نیز برایتان جذاب باشد

پیمایش به بالا