ضرب المثل جملات کوتاهی است که هدف کلی آن نصیحت، حقیقت یا حکمت دادن به افراد است. ضرب المثل ها عبارت های سنتی هستند که بیانگر یک فکر یا تجربه هستند. آنها به طور غیرمستقیم بیان میشوند اما می توانید به معنایی آن پی ببرید.
گاهی اوقات، ضرب المثل ها را می توان به شکل امری نوشت – به کسی گفت که بر اساس بیانیه کاری انجام دهد. ضرب المثل های انگلیسی در چهارچوب اخلاق هستند و در هر شرایطی میتوان از آنها استفاده کرد. بسیاری از انگلیسی زبانان غیر بومی ناخودآگاه از ضرب المثل ها در مکالمات خود استفاده می کنند.
ضرب المثل های انگلیسی گاهی با اصطلاحات اشتباه گرفته می شوند، اگرچه هر دو معانی غیرمستقیم دارند. با این حال، این دو از جهاتی متفاوت هستند.
ضرب المثل ها و اصطلاحات معنای خود را از طریق گزاره ها منتقل می کنند. ضرب المثل های انگلیسی حاوی معانی هستند که گاهی تحت اللفظی است و گاهی اوقات معنای بیشتری نسبت به تک تک کلمات آن عبارت دارند.
ضرب المثل های انگلیسی به صورت جملات کامل بیان می شوند.
مثال ها:
از سوی دیگر اصطلاحات حاوی معانی هستند که به معنای واقعی کلمه منتقل نمی شوند، اما معنا از طریق مقایسه استعاری اشیا، حیوانات و ایده ها بیان می شود.
اصطلاحات در یک جمله کامل بیان نمی شوند – آنها یا یک بند هستند یا یک عبارت کوتاه.
مثال ها:
ما گاهی اوقات در زندگی روزمره خود با ضرب المثل هایی روبرو می شویم و آنها را نادیده میگیریم. با این حال، برای بسیاری از مسائل و اتفاقات ضرب المثل هایی در انگلیسی وجود دارد که به آنها فکر میکنیم و یا در صحبت هایمان آنها را بیان میکنیم
برای آشنایی بیشتر شما با رایج ترین ضرب المثل های انگلیسی، 50 مورد از آنها را به همراه معنی و مثال آنها گردآوری کرده ایم.
معنی: این ضرب المثل به این معنی است که شما نباید با نگاه کردن به ظاهر یک شخص یا چیز در مورد آنها قضاوت کنید.
مثال: You just met our new professor so don’t judge the book by its cover.
معنی: حضور بهتر از این است که هرگز به جایی نروید یا در مورد چیزی که فکر می کنید نتیجه خوبی دارد تصمیم نگیرید.
مثال: I need to submit my report but I have not finished it yet and it’s already the deadline. Ah, I’ll still submit it. It’s better late than never.
معنی: قلم در اینجا چیزی است که نشان دهنده ارتباط خوب، از طریق نوشتن است. این بدان معناست که بهتر است از قلم استفاده کنید زیرا می تواند افکار فرد را تغییر دهد تا اینکه از زور و خشونت استفاده کنید.
مثال: The pen is always mightier than the sword. Our national hero did not fight the colonizers physically, but he used his pen to spread his ideas.
معنی: همیشه بهتر است در مورد همه چیز به خصوص تصمیمات خود محتاط باشید تا بعداً پشیمان نشوید.
مثال: You have to limit eating junk food. It’s better to be safe than sorry.
معنی: این ضرب المثل به این معنی است که اگر می خواهید در کاری بهتر باشید، باید به انجام آن یا تمرین آن ادامه دهید و تسلیم نشوید.
مثال: Don’t worry about your English skills if they are not fluent. Remember, practice makes perfect.
معنی: این بدان معنی است که اگر فرصت هایی وجود دارد که در خانه شما را می زند، به دنبال آن بروید. ریسک کنید و نترسید.
مثال: Make sure to strike the iron while it’s hot to not miss any good opportunities.
معنی: بهتر است دانش بیشتری داشته باشید و تحصیل کرده باشید زیرا بیشتر از آن بهره می برید.
ممثال: Children should be taught the idea that an investment in knowledge pays the best interest.
معنی: ما از تجربیات خود درس می گیریم و اشتباهات خود را تکرار نمیکنیم، به همین دلیل است که این ضرب المثل برای ما رایج است.
مثال: I always believe that experience is the best teacher.
معنی: درست است، همانطور که ضرب المثل می گوید. هر کاری که با آن روبرو می شویم یا انجام می دهیم در ابتدا همیشه سخت است، اما اگر به آن عادت کنیم، همه چیز آسان می شود.
مثال: It is natural that if you are new in your job, it is the first step that is difficult.
معنی: اگر مردم کارها را با هم انجام دهند و متحد شوند، کار سبک تر و آسان تر می شود.
مثال: Many hands make light work if we all do this project hand-in-hand.
معنی: در زندگی به هر چیزی که می خواهیم برسیم، همیشه با دردها و ناامیدی ها مواجه می شویم. اینها به معنای درد جسمانی نیستند، بلکه به معنای انواع درد هستند. پس از تجربه این دردها به آنچه می خواهیم می رسیم و موفقیت کسب می کنیم.
مثال: Most of the soldiers’ mantra is “no pain, no gain.”
معنی: چرا منتظر روز بعد باشید وقتی که امروز میتوانید کارها را انجام دهید؟ این ضرب المثل مخصوصاً در هنگام کار بسیار رایج است زیرا باید از زمان خود استفاده کنید و بیکار نباشید. پس بهتر است کارهایتان را زودتر تمام کنید.
مثال: Be productive; do not do things tomorrow if you can do them today.
معنی: یعنی اگر کارگر کاری را انجام دهد و در انجام آن کوتاهی کند، ابزار خود را مقصر می داند. درست مانند محل کار، اگر رهبر نتواند به اهداف و اهداف تیمی خود دست یابد، زیردستان خود را سرزنش می کند.
مثال: Don’t be a bad workman who blames his tools. You are better than that.
معنی: اینکه ما چگونه رفتار می کنیم یا احساس می کنیم واضح تر از آنچه می گوییم یا به زبان می آوریم است. گاهی اوقات، ما می گوییم که خوب هستیم، اما نیستیم، و این در حالات چهره یا اعمال ما بسیار آشکار است.
مثال: You can’t deny to me that you are hurt. Actions speak louder than words.
معنی: مهم نیست که یک مکان چقدر دور است، وظایف شما چقدر بزرگ است، یا کاری چقدر سخت است، همه آنها با یک قدم یا از یک شروع کوچک شروع می شوند.
مثال: Ms. Lou is now a millionaire. She was once a poor lady but she had dreams. Her journey of a thousand miles began with a single step.
معنی: اگر روی کار تمرکز کنید و در فعالیتهای اوقات فراغت شرکت نکنید، در کار خود گیر میکنید بدون اینکه به چیزهایی بپردازید که میتوانید بیشتر بیاموزید. مثل این است که دیگر هیچ چیز در مورد دنیا نمی دانید زیرا فقط روی یک چیز تمرکز می کنید. گاهی اوقات کار و زندگی خود را متعادل کنید.
مثال: Don’t be too stressed with work. All work and no play makes you a dull person. Explore and be productive.
معنی: این ضرب المثل به این معنی است که نباید با کسی بد رفتار کنید، مخصوصاً اگر آن شخص کسی باشد که در اوقات بد شما به شما کمک کرده است. به آنها خیانت نکنید و پشت سر آنها بد صحبت نکنید.
مثال: You should not bite the hands that feed you because they are there when you need help the most.
معنی: داشتن حداقل کمی بهتر از نداشتن است.
مثال: Those who live in poverty are most likely to appreciate half a loaf which is better than no bread at all.
معنی: برای پرداخت بدهی، شخص از شخص دیگری وام می گیرد. آنچه او مدیون است، بدهی دیگری است.
مثال: Stop lending money to your friend. He’s like robbing Peter to pay Paul, and it’s not good.
معنی: هیچ راز یا دروغی را نمی توان برای همیشه نگه داشت. در پایان، حقیقت همیشه آشکار خواهد شد.
مثال: Even if you won’t tell the world about the crime you committed, the truth will always prevail.
معنی: مهم نیست که خانواده شما چقدر مشکل ساز هستند، در پایان روز، شما کسی را ندارید که به جز خانواده خود به سراغ او بروید. خانواده شما همیشه به شما کمک خواهند کرد.
مثال: Blood is thicker than water because John, who is the biological son of the Perez family, was given more consideration than Peter, the adopted son.
معنی: این بدان معناست که ما باید در هر کاری صبور باشیم. ما نیازی به عجله نداریم.
مثال: Why do you badly go to Europe when your budget is not enough yet? Rome wasn’t built in a day, so wait until you have enough.
معنی: همیشه در خانه احساس راحتی می کنیم.
مثال: I have been here abroad for 3 years now. I miss my family; I miss our house. Indeed, there is no place like home.
معنی: کنجکاو بودن و کنجکاوی بیش از حد در مورد چیزهای دیگری که گاهی به شما ربطی ندارد، برای شما دردسر ایجاد می کند.
مثال: I believe that curiosity kills a cat especially when you are too inquisitive about other people’s life.
معنی: یعنی ارتباط اعضای خانواده ای که با هم نماز می خوانند نزدیک و محکم است.
مثال: In Christian religions, they strongly believe that the family that prays together stays together.
معنی: درست مثل اعضای خانواده، مهم نیست چقدر راه بروید، باز هم به بازگشت به خانواده خود فکر می کنید.
مثال: Though a tree grows ever so high, the falling leaves return to the ground.
معنی: شما می توانید هر کاری که می خواهید در خانه خود انجام دهید، جایی که هیچ کس در مورد شما صحبت نمی کند یا مراقب اعمال شما نیست.
مثال: If someone doesn’t want to be guarded, he must stay at home, because his home is his castle.
معنی: وضعیت آینده شما نتیجه اعمال فعلی شماست.
مثال: Work hard for your life and you will surely reap what you sow.
معنی: این بدان معناست که همه مردم خواسته ها و نیازهای یکسانی ندارند. ممکن است دیگر چیزی را نخواهید، اما دیگران به آن چیز نیاز دارند.
مثال: The rich throw away things that they don’t need, but the poor pick them and use them with love. This means one man’s trash is another man’s treasure.
معنی: این بدان معنی است که اگر چیزی هنوز تمام نشده است، نباید به نتیجه آن اطمینان داشته باشید، وگرنه ناامید خواهید شد.
مثال: Don’t count your chickens before they are hatched; you are not yet sure of the result.
معنی: کسانی که در مورد چیزی دانش بیشتری دارند هرگز به آنچه می دانند لاف نمی زنند. اما آنهایی که دانش کمتری دارند و فقط به شنیده هایشان تکیه می کنند حرف های زیادی برای گفتن دارند.
مثال: John never brags about his inventions, but Mark claims to know more about them even though he doesn’t know the background of those inventions. Who knows most indeed speaks the least.
معنی: این بدان معنی است که شما برای انجام کارها نیازی به عجله ندارید. فقط باید مراقب باشید و کارها را آهسته اما مطمئن انجام دهید. گاهی اوقات کسانی که عجله می کنند نتیجه خوبی دریافت نمی کنند.
مثال: Just like the tortoise, slow and steady wins the race.
معنی: همه چیز در زندگی یک زمان و مکان مورد نظر دارد.
مثال: President Duterte’s mantra in life is “There is a time and place for everything.”
معنی: مردم متحد روابط قوی تری دارند.
مثال: Work together as one because unity is strength.
معنی: مرد عاقل با دقت گوش می دهد و زیاد حرف نمی زند. اگر چیزی به او بگویید یا توضیح دهید، بلافاصله متوجه می شود.
مثال: You think of yourself as wise, but understand the situation. One word is enough for a wise man.
معنی: این بدان معنی است که اگر تلاش کنید و بیکار نمانید می توانید کاری انجام دهید.
مثال: Why don’t you join the pageant? You never know what you can do until you try.
معنی: همین اتفاقات بارها و بارها تکرار می شود.
مثال: My friend collapsed during their team building in 2019. During the same event in 2022, she collapsed again. Indeed, history truly repeats itself.
معنی: همه متکی به خود نیستند. ما واقعاً به کسی نیاز داریم که بتواند با ما باشد، یا حتی کسی که بتوانیم مشکلاتمان را با او در میان بگذاریم.
مثال: Don’t be too confident about working on your own. Remember, no man is an island. For sure you’ll need us in the future.
معنی: شما همیشه می توانید برای هر مشکلی راه یا راه حل پیدا کنید، اگر مایل به حل آن باشید.
مثال: Don’t tell me that you can’t finish your report on time. If there’s a will, there’s a way!
معنی: ما دوستانی داریم که در سخت ترین لحظات به کمک ما نیاز دارند. اگر ما صمیمانه به آنها کمک کنیم، مطمئناً اگر ما نیز به کمک آنها نیاز داشته باشیم، در ازای آن به ما کمک خواهند کرد.
مثال: Fair-weather friends cannot be a good example of “a friend in need is a friend indeed.”
معنی: اگر کسی را دوست دارید، آن را با اعمال خود نشان دهید و نه صرفاً با کلمات. فقط قول ندهید؛ به آنها عمل کنید
مثال: Many celebrity couples fail to win their relationship because not all work hard. Love has to be shown by deeds, not words if you are in love.
معنی: این بدان معناست که مردان به سرعت عاشق زنانی می شوند که در آشپزی مهارت دارند.
مثال: Not all women believe that the way to a man’s heart is through his stomach.
معنی: اگر کسی که دوستش دارید کنارتان نباشد، آرزوی عشق دارید.
مثال: Because of their breakup, absence made the man’s heart grow fonder.
معنی: آنچه برای شما زیباست ممکن است برای دیگری زیبا نباشد و برعکس.
مثال: You can’t say anything about someone’s choice because beauty is really in the eye of the beholder.
معنی: اگر واقعاً او را دوست داشته باشید، به عیب های یک نفر اهمیت نمی دهید.
مثال: I now realize that love is blind. My friend’s boyfriend is an addict but she still holds onto him.
معنی: هیچ چیز در دنیا قدرتمندتر ازعشق نیست.
مثال: My grandparents opposed my parents’ relationship but my mom and dad fought for their love. This means that love conquers all.
معنی: این به معنای پذیرش و عشق به اعضای خانواده است که حتی اگر بد باشند، شما همچنان آنها را دوست دارید.
مثال: Don’t be too harsh on your family. Take note that you can choose your friends but you can’t choose your family.
معنی: مادران فرزندان خود را در هر شرایطی دوست دارند. عشق او به آنها بی قید و شرط است. فقط عشق مادرانه می تواند آنها را بپذیرد.
مثال: She is being bullied because of the birthmarks on her cheek. Surely, that’s a face only her mother can love.
معنی: شما باید بیش از هر چیز خود را دوست داشته باشید.
مثال: Stay out of that toxic relationship and love yourself or no one else will.
معنی: در جدایی، فقط در ابتدا دردناک است، اما هنوز افراد زیادی در سراسر جهان هستند. هنوز هم می توانید کسی را پیدا کنید که قرار است شریک زندگی شما باشد.
مثال: Don’t worry about your breakup. There are plenty more fish in the sea. Move on and wait patiently.
با دیگران همان گونه رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار کنند.
کنفوسیوس
یادگیری ضرب المثل های انگلیسی برای زبانآموزان اهمیت بالایی دارد. زیرا آنها را متفکران تحلیلی خوبی می کند و باعث درک بیشتر زبان انگلیسی میشود. ضرب المثل های انگلیسی گنجینهای ارزشمند را به زبانآموزان انگلیسی ارائه می دهند و آنها را به سخنوران عاقل و با مهارت تبدیل میکند.
ضرب المثلها صرفاً گفته های گذشته نیستند. بلکه دعوت به گفت و گو هستند و ما را ترغیب می کنند تا پیامی را که ارائه می دهند زیر سوال ببریم، اصلاح کنیم و دوباره تصور کنیم. ارزش واقعی ضرب المثل ها در تبعیت کورکورانه نیست، بلکه در تعامل انتقادی است که آنها الهام می گیرند.
بیایید این گفتگو را بپذیریم و از ضرب المثل های انگلیسی به عنوان سکوی پرش برای رشد استفاده کنیم.
آیا ضرب المثل خاصی به زبان انگلیسی وجود دارد که بخواهید درباره آن بحث کنید و درمورد آن بیشتر بدانید؟ من خوشحال میشوم آن را با شما کشف کنم!
مروری بر ۱۲ مورد از زمان ها در زبان انگلیسی: به این نکات توجه کنید!…
۴ نوع مهم از حروف اضافه در زبان انگلیسی با معانی، کاربردها و مثال ها…
جمله پیچیده (complex sentence) در زبان انگلیسی چیست و چطور آن را بسازیم؟ فهرست مطالب…
نقل قول مستقیم و غیر مستقیم: ۳ تفاوت عمده و مثال های ایده آل فهرست…
با ۵ نکته ساده Gerunds (اسم مصدر) و Infinitives (مصدر) را بطور کامل یاد بگیرید…